لغت : شوی : بروی / نقش : نقّاشی / کنده کرده باشند : کنده کاری کرده باشند / ضفت : وصف کردن / قندیل : چراغ آویز ، چراغدان / غافل : بی خبر / مختصر : کم و کوتاه ، ناچیز
آرایه ها : خانه ی خدا ( در خانه ی خدایی ) : استعاره از دنیا / سقف : استعاره از آسمان / بزرگ و مختصر : تضاد / عالم به خانه ، زمین به فرش ف ماه به چراغ و آفتاب به شعله و قندیل به ستاره ، تشبیه شده است.
لغت : مثل : وصف حال ، داستان ، به عنوان مثال / مَلِک : پادشاه / جمال : زیبایی / سریر : تخت ، اورنگ / مُلک : پادشاهی ، مملکت / مدهوش : سرگشته ، سرگردان / متحیّر : حیران ، سرگردان
1- مترادف واژههای زیر را از متن درس بیابید و بنویسید.
سرگشته = حیران
رنگین کمان = قوس قزح
آفرینش = صنع
تخت = سریر
ابر = میغ
فرش = بساط
شناخت = معرفت
2- در عبارت های زیر، هسته و نوع وابستهها را مشخّص کنید.
الف)سنگ سخت و آب لطیف
سنگ (هسته) سخت (وابسته پسین – صفت بیانی) و آب (هسته) لطیف (وابسته پسین – صفت بیانی)
ب) این عالم زیبا
این (وابسته پیشین، صفت اشاره) عالم (هسته) زیبا (وابسته پسین، صفت بیانی)
ج)چه خلقت شگفت انگیزی!
چه (وابسته پیشین – صفت تعجبی) خلقت (هسته) شگفت انگیزی! (وابسته پسین – صفت بیانی)
د)کدام مستمع آگاه است؟
کدام (وابسته پیشین – صفت پرسشی) مستمع (هسته) آگاه است؟
3- پیام متن زیر را بنویسید.
«این عالَم، خانه خداست؛ چراغ وی ماه است و شعله وی آفتاب و تو از عجایب این، غافل؛ که خانه بس بزرگ است و چشم تو بس مختصر»
پاسخ: شناخت خدا و تلاش برای شناخت از طریق دیدن آفریدههای خدا
معتی شعر پرواز
معنی و آرایه های ادبی و زبانی شعر پرواز صفحه ۲۲ فارسی نهم
در پیله تا به کی، بر خویشتن تنی؟ / پرسید کرم را، مرغ از فروتنی
معنی: مرغ خانگی از کرم پرسید: تا کی در پیله ی خود می مانی و در آن جای تنگ و تاریک به دور خودت بپیچی؟
آرایه ها: مرغ نهاد مصرع دوم است./ «را» به معنی « از» است بنابراین کرم نقش متمّمی می گیرد. / شعر به صورت مناظره است و حرف زدن کرم و مرغ: آرایه تشخیص / تا به کی: قید
تا چند مُنزوی، در کُنج خلوتی؟ / در بسته تا به کی، در مَحبَس تنی؟
معنی: تا کی می خواهی گوشه گیر، در کنج خلوت خود باشی؟ و تا کی در زندان در بسته ی تن (پیله ی کرم ابریشم) می مانی؟
آرایه ها: محبس تن: اضافه تشبیهی / تنی در بیت اول و بیت دوم: جناس تام / منزوی: مسند / «ی» در خلوتی و تنی به معنی هستی است و خلوت و تن مسند هستند
در فکر رَستنم -پاسخ بداد کرم- / خلوت نشستهام زین روی، مُنحنی
معنی: کرم پاسخ داد: من به فکر آزادی خود هستم به این علت در گوشه ای تنها نشسته ام (گوشه گیر کرده ام)
آرایه ها: تشخیص در پاسخ دادن کرم / پاسخ بداد کرم: جمله چهار جزئی با مفعول و متمم / بداد: فعل ماضی ساده
همسالهای من، پروانگان شدند / جَستند از این قفس، گشتند دیدنی
معنی: هم سن و سال های من پروانه شدند و از این قفس پرواز کردند و دیدنی و زیبا شدند.
آرایه ها: قفس استعاره از پیله / و فعل شدند و گشتند، جمله سه جزئی هستند با مسند / پروانگان و دیدنی: مسند هستند
در حبس و خلوتم، تا وارَهَم به مرگ / یا پَر بر آورم، بهرِ پریدنی
معنی: من در زندان و خلوت خود نشسته ام تا بمیرم یا (پروانه شوم) و پر و بالی برای پریدن در آورم.
اینک تو را چه شد، کای مرغ خانگی / کوشش نمیکنی، پَرّی نمیزنی؟
معنی: اکنون ای مرغ خانگی چه به سر تو آمده است که هیچ تلاشی نمیکنی و حتی تلاشی هم برای پرواز کردن انجام نمی دهی؟
آرایه ها: مرغ خانگی: تشخیص / مرغ و پر: مراعات نظیر / اینک: قید زمان / مرغ: منادا / مرغ خانگی: ترکیب وصفی / کوشش: مفعول
معنی کلمات شعر پرواز فارسی نهم
منزوی: گوشه گیر و گوشه نشین
محبس: زندان
رستن: رها شدن
وا رهیدن: آزاد شدن
دیدنی: تماشایی («ی» در این کلمه «یای» لیاقت است، یعنی شایستگی موصوف خود را می رساند)
پیله: محفظه ای که نوزاد برخی حشرات دور خود می تند
تنی: تنیدن، تار بافتن کرم ابریشم یا عنکبوت
فروتنی: در این جا مراد «کم کاری و تنبلی مرغ» است.
دربسته: حبس شده، زندانی